در قلمرو هوميوپاتي هدف درمان هومیوپاتی ،شناخت و درمان ناهنجاري ايجاد شده دربدن است . به عبارت ديگر نقاط ضعف موجود درسيستم حياتي شناسايي شده و با توجه به نوع بيماري درمان صورت مي گيرد.
هرنوع بيماري كه در بدن ايجاد مي شود، معلول دو چيز است:
- عامل بيماري زا:(كه مي تواند يك ميكروب يا استرس يا شوك رواني ،عاطفي و يا حتي يك عامل آلرژن و…)
- استعداد بروز بيماري: همانا نقاط ضعفي در جسم و روان فرد هستند كه به صورت ژنتيك يا اكتسابي در دورانهاي حساس زندگي همچون دوران جنيني (بر اساس شرايطي كه مادر در دوران حاملگي داشته است) در وجود بيمارپيش از بروز بيماري وجود دارند.
انسان را مي توان مانند يك ميدان مين در نظر گرفت كه در اثر ضربه (عامل بيماريزا) به هريك از مينها (استعدادهاي نهفته بيماري) باعث انفجار (بيماري) شود. تا زماني كه اين استرس ايجاد نشود بيماري عارض نمي شود، البته اين نقاط ضعف داراي شدت و ضعف است و در مواردي با يك استرس و فشار كم بيماري را ايجاد مي كند و در موارد ديگر بايد اين عامل بيماريزا قوي ترعمل نمايد.
روشن است كه با تاكيد تنها برنقش عامل بيماري زا هيچگاه نمي توان بر نقاط ضعف تاثير گذاشت و به همين دليل شاهد بروز پي در پي بيماري هستيم.عدم بهبودي بيماريهايي چون سينوزيت مزمن ، ميگرن ، سرماخوردگيهاي مكرر، زخمهاي معده راجعه، دفع دوره اي سنگ كليه و… با وجود درمان نسبتا موثر ( با آنتي بيوتيك) خيلي زود برگشت دارد.
هدف درمان هومیوپاتی ،شناخت و درمان ناهنجاري ايجاد شده دربدن
ما در هوميوپاتي همين قسمت را در نظر مي گيريم و با تحريك بدن براي بازسازي آن نقاط ضعف نه تنها بيمار را از بيماري رها مي كنيم، بلكه باعث پيشگيري از بروز دوباره آن مي شويم. البته اين نقاط ضعف شايد هيچگاه به صورت ايده آل ترميم نشوند اما بسته به نوع بيماري و شرايط درمان مي توان بهبودي طولاني مدت و كاملي را براي بيمارانتظار داشت. در چنين شرايطي ٢١ بروز دوباره بيماري تنها پس ازبروز استرسهاي بزرگ (كه معمولا هر فردي را مي تواند دچار مشكل كند) ايجاد مي شود.
با توجه به مطلب فوق دوري از عامل بيماري زا نيزاهميت فوق العاده اي در نتيجه گيري ايده آل مي تواند داشته باشد . به طور مثال ، مادري در اثر فوت فرزندش دچار مشكلات جسمي و روحي مي شود، در اين حالت با توجه به آنكه اين شوك تنها يكباراتفاق افتاده، در مدت كوتاهي و بدون برگشت بيماري روحي و جسمي،مي توان با كمترين داروي هوميوپاتي او را درمان كرد اما مادري كه فرزند معلول دارد درمان هوميوپاتي به علت حضور پيوسته آن عامل (معلوليت فرزند ) به كندي پيش مي رود و در مواردي بر مي گردد. در اين شرايط عوامل قوي تراز آن وجود دارد كه اجازه بهبودي كامل به بدن بدهند.
هدف درمان هومیوپاتی ،شناخت و درمان ناهنجاري ايجاد شده دربدن
از حالت دوم مي توان مثالهاي بسياري را بيان كرد مانند: حضور مستمر افراد آزار رسان ،شغل پر استرس، وجود افراد بيمار يا بد اخلاق در خانه ،زندگي در محيط نامناسب از نظر زيستي (هواي آلوده ،غذاي نامناسب و…)ازدواج اجباري،محروميت از داشتن والدين يا فرزند و… در اين حال علاوه بر درمان درست (هوميوپاتي ) شرايط بيروني نيزبايد تغيير يابد تا به بهبودي كمك كند.به طورمثال، دستي را در نظر بگيريد كه شكسته است در اين حال گچ گرفتن و احيانا مسكن كافي نخواهد بود بلكه بيماربايد تا مدتي (كه استخوان كاملا جوش بخورد ) از هر گونه ضربه هر چند كم به دستش پرهيز كند چرا كه دست دوباره به حال اوليه بر مي گردد. اين مثال براي تمامي بيماريها صدق مي كند و بايد شرايط درمان نيز فراهم شود اين پديده حتي در پزشكي كلاسيك هم اهميت دارد
. درمان هوميوپاتي مي توانددر صورت اقدام به موقع از بسياري از بيماريهايي كه در آينده امكان بروز براي فرد را دارند نيز، پيشگيري كند و فرد را در درجه بالايي از سلامتي قرار دهد و واكسينه شود. كودكاني كه از بدو تولد داروي هوميوپاتي دريافت كرده اند،سالم و از هر جهت رشد بهتري دارند. حتي درمان مادر در دوران بارداري نه تنها مادر را از بيماريها و ناراحتيهاي ٢٢ اين دوره رها مي سازد، بلكه باعث سلامت جنين ومصونيت بالايي در كودك فردا مي شود. بسياري از بيماريهاي كودكان و حتي بزرگسالان ريشه در دوران بد حاملگي داشته است، بنابراين سلامت جسمي و رواني مادر در دوران حاملگي اهميت فوق العاده العاده اي دارد.
